دیدار با جمال میرصادقی یک ذهن جوان

متن شعر شور ولادت امام جواد و حضرت علي اصغر صلوات الله عليهما -(شبِ دوتّا شاهزادس امشب)۶دنبال کردن این شاعر۱۳۰۱۲شبِ دوتّا شاهزادس امشبتوي آسمون دوتا مهتابهيكيشون دردونه ي امام رضاسيكيشون شش ماهه اربابهروزيه ماها امشبتو كاظمينه اماعيديمون پايينِ پاصحنِ حسينه آقااربابم يا ثارالله ....جواد الائمه يعني آخرميخره دونه به دونه ماروگره ي ماها بدستش بازهكافيه قسم بده بابا رو....هرچي باشه آقامونرحيمه و رحمانهمگه ميشه نخرهگلپسره سلطانه....مددي يابن السطان ....جون فداي شش ماهه ات آقاجونمهربونياش برامون خاصهديگه چي ازين بالاتر آخهعيديمون پيش عموش عباسههمه دنيا بدوننمن يه دل زار دارمتو قيامت بخدابا حرمله كار دارممددي يا علي اصغردوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴ نوشته شده توسط ابوالفضل عابدی پورشاعر:عباس میرخلف زادهسرود میلاد مولانا جوادالائمه وحضرت علی اصغر(علیهماالسلام) -(آمده مظهر جود وسخا...)۶دنبال کردن این شاعر۵۴۶همچو مستان بدادم همه یهستی خود به بادهمه گل بریزید شادی کنیدچونکه آمد جوادآمده مظهر جود و سخانور چشم علی موسی الرضاآمده ماه دل آرا،آمده یوسف زهراآمده یوسف زهر...چشمه پاک چشمم عاشقانشده دریای نورخواندن نغمه ی مستی شدهکار غلمان و حورغنچه ی باغ زهرا وا شدهثامن الائمه بابا شدهبه خدا شاه خراسانصله می دهد به یارانآمده یوسف زهرا...آمده اصل تفسیر خوشآیه محبتبر سر عالمی فتاده چونسایه محبتکن نگه جمع ما را سیدیجواد الائمه یا سیدیما گدای تو کریمیمبی نوای تو کریمیمآمده یوسف زهر...خانه حسین فاطمه شدهدریای گوهرچونکه آمده گل ناز حسینعلیّ اصغرمولود دلبر مبارک استمقدم اصغر مبارک استاو به زینب نور عین استطفل سرباز حسین استآمده علی اصغر...گشته گهواره طفل حسینبهر گیتی مطافکعبه امشب به گرد این حرممی ن دیدار با جمال میرصادقی یک ذهن جوان...

سرود ولادت امام محمد باقر(ع) -(دلامون شاده دوباره باغ نبوت ثمری داده)۱۱دنبال کردن این شاعر۶۴۱۲بند۱دلامون شاده۲دوباره باغ نبوت ثمری دادهدلامون شاده۲خدا به امام سجاد پسری دادهیوسف یوسف فاطمه به دنیا اومدقمری طیب و طاهر از بضعه ی احمداومده پنجمین اختر از آسمون عشقکنیه ش شده باقر و نامشم محمدنصبش از همه بهتره تو دنیامیرسه از هر طرف به بی بی زهرامولانا ،یا امام باقربند۲دلامون شاده۲اول رجب اومد یه آقا زادهدلامون شاده۲ملائک مژده میدن مبارکبادهصورتش تجلیه روی حضرته زهراسکناره گهوارش چه خوشحال زینب کبراسسائلا صف کشیدن دره خونه ی مولاتا بگیرن صله زِ دسته حضرت عباسعشق علی اکبر و نوره دو عینهنوه ی امام حسنه و حسینه مولانا، یا امام باقربند۳ریسه بندونه۲لبایِ تمومِ شیعه ها چه خندونهریسه بندونه۲همه یِ غما و غصه ها تُو زندونهاومده مخزنِ علومِ خدایِ عالَمقطراتِ شادی میچکه شبیهِ شبنماومده اونی که وارثِ علی و زهراستشده از قدومش باغِ هر دو گیتی خُرَّمعیدی میده امشبی به همه عشّاقوفا میکنه به هر وعده و میثاقمولانا یا امام باقرپنج شنبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۳۸ نوشته شده توسط یوسف اکبریشاعر:الیاس محمدشاهیسرود میلاد امام باقر(ع) _علوی خالص اومده دنیا۹دنبال کردن این شاعر۷۳۳علویِ خالص، اومده دنیاحسنی مادر و حسینی بابامیگه تو گوش او، اذان، اقامهآروم آروم حسین، زاده زهراشبیه پیغمبره، از همه دل میبره، این تازه مولودتبریک میگن شیعه ها، برعلی بن حسین، میلاد مسعودمحمد بن علی، محمدبن علی حضرت باقر۲___________________________تو مدینه همه، دلها شده شادشده صاحب پسر، حضرت سجادپسر فاطمه شاده وخندوندل حیدری ها، از غم شد آزاددار وندار پدر،دلبر ویار پدر، اومده دنیاگرفته اند مجلس، شادی براش دربهشت، حیدر وزهرامحمد دیدار با جمال میرصادقی یک ذهن جوان...

متن روضه شهادت امام جوادباصدای سید مهدی میرداماد۵۲۹۴۲۱وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزدموقع پر زدنم بال و پرم میسوزداونایی كه اهل روضه باشن،با یه كلمه جلوتر میرن،اگه میخوای امشب بهت سوز بدن،تو روضه آتیشت بزنن،هی بگو میسوزم،ببین چه روضه هایی برات مجسم میشهوقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزدموقع پر زدنم بال و پرم میسوزدبس كه كبریت كشیده است به جانم این زهرآسمان دود، زمین در نظرم میسوزدگفتم آبی روی آتش بود اشكمبعضی وقت ها میگی گریه كنم،آبی رو آتیشه،سبك شمگفتم آبی روی آتش بود اشكم امااشك هم پای دل شعله ورم میسوزدهمسرم ریخته در كاسه ی جان زهری كههم سرم،هم بدنم ،هم جگرم میسوزدحرف از سوختن آمدیه جایی بُرده تو رو كه بغض دلت میتركهحرف از سوختن آمد به گمانم طفلیگفت عمه كمكم كن كه سرم میسوزددوید از خیمه بیرون دامنش داره میسوزه،معجرش داره میسوزه،الله اكبر،یه وقت دید یه نانجیب داره میاد به طرفش،روایت میگه نشست رو زمین،از عمه شنیده گوشواره ها رو میبرن،معجرهارو میبرن،گفت:آقا به من نزن،صدا زد عزیزم من با تو كاری ندارم،نترس،دید همه بدنش داره میلرزه،گفت:من باهات كاری ندارم،من خودم دختر دارم،میدونم دختر بچه زود میترسه،صدا زد اگه با من كار نداری،من یه خواهش ازت دارم،چی می خوای؟آب می خوای،تشنه هستی؟گفت: نه به من بگو راه نجف كدوم طرفه،نجف و می خوای چیكار،گفت:می خوام رو كنم به جدم امیرالمؤمنین،بگم،بیا ببین با ناموست دارن چیكار میكنن،حسین........به جوانیم قسم بیشتر از آتش جانقلب من از بی وفایی همسرم میسوزدمن از زهر نسوختم،من و هلهله ی این زن ها آتیش زد،هلهله كردن،كف زدن،یكی از این كنیزها دلش به رحم اومد،میگن این ظرف آب رو برداشت،آورد،همچین كه رسید جلو در،ام فضل ملعونه، دستش رو گرفت،گفت:كجا میبری؟گفت:مگه نمی دیدار با جمال میرصادقی یک ذهن جوان...

سرود میلاد حضرت علی (ع) _بهترین مولود عالم۱۳دنبال کردن این شاعر۷۸۹۱سرود میلاد حضرت علی(ع)بهترین مولود عالم، بهترین مخلوق دنیادرمیان خانه حق، آمده امشب به دنیاهمه فرشته ها شادن وخندون، عرش خدا شده آیینه بندون، روبه زمین شده ستاره بارونعلی علی علی یاعلی مولا، علی علی علی یا علی مولا، علی علی علی یاعلی مولا۲_____________________________________ساقی کوثر خوش آمد، مرتضی حیدر خوش آمدشادمان باشد محمد، جان پیغمبر خوش آمدمی بوسه روشو حضرت طاها، میخونه قرآن علی اعلا، صدای تکبیر میاد زبالاعلی علی....______________________________________آمده انسان کامل، مایه فخر خداونداوج ایمان وعبادت، میکشه شیطانو در بندصاحب تیغ دودم ذوالفقاره، از دشمن خدا ترسی نداره، اسداللهِ یکه سوارهعلی علی علی...___________________________________شه وادی غدیره، بهر هر شیعه امیرهاز ازل دلهای عاشق، به خم زلفش اسیرهبرای هرشیعه سرور ومولاست، داماد خوب حضرت طاها ست، مولای ما فقط لایق زهراست،علی علی علی...شعر:اسماعیل تقواییچهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۱۷ نوشته شده توسط اسماعیل تقوائی شاعر:اسماعیل تقواییمدح خوانی ویژه ولادت امیرالمؤمنین(ع)، کربلایی حسین سیب سرخی -(مستم به لطف قطره ای از کوثر علی...)۱۳۹۸۲۲مستم به لطف قطره ای از کوثر علیجانم فدای هرکه شده نوکر علیدیدم ولی هراس ندارم زِ گِردبادهستم به زیر سایه ی بال و پر علیشغلم گدایی است به عشق حکایتِبین رکوع و هدیه ی انگشتر علیای کاش مثل مالک اشتر جدا شومعالم مرا صدا بزند یاور علیای کاش در رکاب امام زمان شومسرباز کوچکی وسط لشکر علیبعد از نماز و نافله هایم صدا زنملعنت به نسل و طایفۀ منکر علیشوری به غیر شور علی نیست در سرمشکر خدا ابالحسنین است دلبرمبا این که بود معجزه در ا دیدار با جمال میرصادقی یک ذهن جوان...